عشق مافیایی p5
تهیونگ خواست دکمه های لباس ات باز کنه که ات گفت
ات:تهیونگ درو قفل کن در بازه
تهیونگ: وای چرا از اول نگفتی اگه کوک مارو میدید گردنمون رو میزد
تهیونگ رفت درو قفل کرد بعد رفت سمت ات ولباسشو در اورد وشروع گردن به کیس مارک گزاشتن رو بدن ات وچون پای ات آسیب دیده بود اونو بخ فا.....ک نمیداد ات هم تمام لباسای تهیونگ رو دراوردو بعد شورت تهیونگ رو وتهیونگ دی...ک بزرگش رو کرو تو دهن ات واه های خفه ومردان میکشید وات هن میگفت امممبعد از چند مین از دهن آت درآورد ویهو
.
.
.
.
.
تو خماری بمونیدددددددددددد🤪
ات:تهیونگ درو قفل کن در بازه
تهیونگ: وای چرا از اول نگفتی اگه کوک مارو میدید گردنمون رو میزد
تهیونگ رفت درو قفل کرد بعد رفت سمت ات ولباسشو در اورد وشروع گردن به کیس مارک گزاشتن رو بدن ات وچون پای ات آسیب دیده بود اونو بخ فا.....ک نمیداد ات هم تمام لباسای تهیونگ رو دراوردو بعد شورت تهیونگ رو وتهیونگ دی...ک بزرگش رو کرو تو دهن ات واه های خفه ومردان میکشید وات هن میگفت امممبعد از چند مین از دهن آت درآورد ویهو
.
.
.
.
.
تو خماری بمونیدددددددددددد🤪
- ۶.۳k
- ۱۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط